کد مطلب:27866 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:133

احادیث عصمت












عصمت، به معنای «مصونیت از گناه، خطا، جهل و ناهنجاری های رفتاری»، از ویژگی های قطعی پیامبران الهی است و گویا هیچ فِرقه ای از فرقه های اسلامی، در معصوم بودن پیامبران، تردیدی روا نداشته است. به تصریح قرآن، پیامبران علیهم السلام معصوم اند. متكلّمان و عالمان مسلمان نیز بر این حقیقت، معترف اند، مگر این كه برخی در حدّ و حدود آن، سخن داشته باشند، وگرنه اصل موضوع، بی گمان، مورد اتّفاق است.

شیعه كه بر وجود «نص (متن صریح)» در پیشواییِ پس از پیامبر خدا پای می فشارد و بر اساس متون استوار، امامت را برپا می دارد، طبق احادیث فراوان نبوی و دلایل عقلی متعدّد (كه در جای خود تنقیح شده اند)، معتقد به ضرورت وجود ویژگی های پیامبر خدا، جز دریافت وحی، در امام و جانشین اوست.

عالمان و متكلّمان شیعه، در برابر فِرق دیگر اسلامی، بر این اصل، تأكید ورزیده و در برابر آن دسته از جریان های موجود در حوزه فرهنگ اسلامی كه چنین جایگاهی را برای جانشین پیامبرصلی الله علیه وآله، منصوص (تصریح شده توسّط پیامبر خدا) ندانسته اند، معتقد به لزوم آن شده اند.

چراییِ این مواضع و تحلیل تاریخی و فكری این مسائل، از ظرفیت این بحث، بیرون است؛ امّا در مقام كنونی كه در پی گزارش نمودنِ تلاش های پیامبر خدا برای استوارسازی امامت علی علیه السلام و طرح پیشوایی آن بزرگوار هستیم، اشاره داشتن گذرا به آن را، پیش از بازگویی چگونگی طرح این حقیقت، بجا می دانیم.

عالمان، متكلّمان و مفسّران شیعه، از دیرباز برای اثبات طهارت و عصمت «امامان» و «اهل بیت»علیهم السلام از جمله به «آیه تطهیر» استدلال كرده اند؛ استدلالی استوار كه استواری و متانت آن در جای خود، باز گفته شده است. آنچه اكنون در فضای بحث ما، در نگریستن بدان ضروری است، چگونگی طرح این مسئله توسط پیامبرصلی الله علیه وآله و شیوه بیان آن است.

پیامبرصلی الله علیه وآله پس از آن كه این آیه را بر مردمان خواند، روزها و ماه ها، هنگامی كه برای نمازْ بیرون می آمد، بر آستانه خانه مولاعلیه السلام می ایستاد و بلند فریاد می زد:

ای اهل بیت، نماز!.[1].

بدین ترتیب، در این كه «اصحاب كسا» مصداق «اهل بیت»اند، و این كه مولاعلیه السلام چهره برجسته این مجموعه است، تردیدی نیست؛ امّا در نگاه ما، آنچه مهم تر جلوه می كند، این است كه پیامبر خدا، با آن همه تأكید و تنبّه و تصریح بر «عصمت» و «طهارتِ» اهل بیت، و حتی پس از علنی كردن این فضیلت، جمله:

من، با كسی كه با شما می جنگد، در جنگم و با كسی كه با شما صلح می كند، در صلحم

را پیوسته تكرار می نمود، كه این، جز مطرح كردن زعامت و پیشوایی آینده و تأكید ورزیدن بر آن نیست.

گویا پیامبرصلی الله علیه وآله با تفسیری روشن و آگاهی آفرین از آیه:«وَ مَا جَعَلْنَا الرُّءْیَا الَّتِی أَرَیْنَكَ إِلَّا فِتْنَةً لِّلنَّاسِ وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْءَانِ؛[2] و رؤیایی را كه به تو نمایاندیم و درخت نفرین شده در قرآن را، جز برای آزمون مردم، قرار ندادیم»، خانواده ای را معرّفی كرده است كه بر جامعه اسلامی، چنگ خواهد انداخت و ستم و ستمگری را روا خواهد داشت و گویا با تشبیه آنان به بوزینه، به هویّت میمون وار آنان تصریح نموده و جامعه را از این كه روزگاری، دین و آرمان والای الهی را به آنان بسپرند، بر حذر داشته است.[3].

از سوی دیگر نیز با مطرح كردن «اهل بیت» به عنوان انسان های پاك، منزّه و پیراسته جان، پیشوایان و رهبران استوار، ارجمند و منزّه آینده را معرّفی كرده است.[4].

آیه تطهیر، در بیان نمودن مناقب و فضایل «آل اللَّه» و نشان دادن جایگاه والای آنان، نقشی بس بزرگ دارد. راز آن همه تأكید و تنبّه پیامبر خدا برای روشن ساختن مراد این آیه و نیز تلاش امامان علیهم السلام در این راه و ستیز بی امان بنی امیّه و مفسّران درباری برای دور داشتن آن از آل اللَّه (و دست كم، برای شریك ساختن دیگران در فضیلت آن)، گویایی و رسایی مفهوم آن در دلالت داشتن بر طهارت و عصمت مولاعلیه السلام و نهایتاً طهارت و عصمت اهل بیت علیهم السلام است.

افزون بر این آیه - كه پیامبر خدا در جهت ابلاغ آن و تطبیق آن بر اهل بیت علیهم السلام كوششی بی دریغ به كار برد -، روایات فراوانی وجود دارد كه پیامبر خدا در آنها حق مداری، استوارگامی، راستگویی، فصل الخطابی، پاك دامنی، مینوسرشتی، پاك نهادی و درست كرداریِ مولاعلیه السلام را مطرح ساخته و بر آن، تأكید ورزیده است. نیز علی علیه السلام را همبر قرآن و همسان كتاب خدا معرّفی كرده است؛ یعنی:علی علیه السلام است كه باید الگو، پیشوا و راهبر باشد و اوست كه باید سخن نهایی را بگوید، و نه جز او.

باید در این سخنان پیامبرصلی الله علیه وآله اندیشید:

علی با قرآن است و قرآن با او.

علی با حق است و حق با علی.

علی بر حق است. هر كس از او پیروی كند، حق را پیروی كرده و هر كه او را وا نهد، حق را وا نهاده است.

و...

و این همه یعنی:علی علیه السلام نمی لغزد، نمی شكند، كژ نمی رود، استوار است، در نهایت سلامت است، مستقیم است، حق نگر و حق مدار است و.... علی علیه السلام، عنوان افتخارآمیز «عصمت» را بر پیشانی دارد و بدین سان، مردمان، در الگوگیری، پیروی و هدایتجویی از او، در امان اند و آیین و دینشان به سلامت است و....

آنچه در این فصلْ بدان اشارت رفت، در ضمنِ متون بسیار، گزارش شده است.[5].









    1. اهل بیت در قرآن و حدیث:38/1 (بخش یكم/فصل چهارم:درود فرستادن پیامبر بر اهل بیت و تخصیص ایشان در امر به نماز).
    2. اسراء، آیه 60.
    3. ر. ك:تفسیر آیه و هشدار پیامبر خدا در:شرح نهج البلاغة:218/9. ابن ابی الحدید، این مطلب را به نقل از مفسّران آورده است و به نقل از عمر (: 175/15) كه در این نقل آمده است:هیچ كس تردیدی ندارد كه خداوند از «شجره ملعونه (درخت نفرین شده)» بنی امیه را مراد كرده است. (نیز، ر. ك:تاریخ الطبری:58/10، كتاب النزاع و التخاصم:79، الجامع لأحكام القرآن:286/10، فتح القدیر:239/3، الدر المنثور:191/4، نورالثقلین:179/3 و...).
    4. ر. ك:معالم الفتن (نظرات فی حركة الإسلام و تاریخ المسلمین)، سعید ایّوب:121 - 43/1. آقای سعید ایّوب با هوشمندی ستایش انگیزی این دو آیه را در بستر تاریخی آنها، هشداری دانسته است بر آینده امّت اسلامی و راهنمایی امّت برای این كه پلیدان را از پاكان بازشناسند و در واسپردن نظام جامعه به كسان، احتیاط را از دست نهِلَنْد تا فرجامی ناهنجار نداشته باشند؛ اما....
    5. ر. ك:ص 223 (احادیث عصمت).